Nastaran | Date: Sunday, 2008-10-05, 4:56 PM | Message # 1 |
Lieutenant
Group: مدیر بخش
Messages: 9
Status: Offline
| سیب تو به من خندیدی و نمی دانستی من به چه دلهره ای از باغچه همسایه سیب را دزدیدم باغبان از پی من دوید سیب را دست تو دید غضب آلوده به من کرد نگاه سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک و تو رفتی و هنوز سال ها هست که در گوش من آرام آرام خش حش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم و من اندیشه کنان غرق این پندارم که چه را خانه کوچک ما سیب نداشت؟ حمید مصدق
|
|
| |